گوساله و دوندهی دو استقامت
فقط توانستم بگویم: استاد دیو، بدبخت شدیم!سرش را بلند کرد:لو هان، چی کار میکنی، عوض مراقبت از گوسالهها؟- زود بیا خودت ببین، استاد، اونا مردهن ...مثل یک پلنگ از جا جهید.- چی گفتی؟- گوسالهها مردهن،...
View Articleنامههای عاشقانه پابلو نرودا به آلبرتینا رزا
برایت، ای کوچولوی من، از چه چیزی تعریف کنم که سرگرم شوی؟ الان شب است، و من خوشحالم، خوش حال. تنها در خانه، در خانهی خودم، که مثل یک برج پُر از پنجره است که من از میان آنها به شب پر ستاره نگاه...
View Articleدل به من بسپار
می دانی " ج " چه می گوید؟ اینکه هر یک از ما نخی را به دست داریم که اگر آن را دنبال کنیم به ستاره ای می رسیم. هر یک از ما در آسمان صاحب ستاره ای هستیم که اقبال ما بستگی به آن دارد، یک ستاره ی بادبادکی،...
View Articleبهترین بچهی عالم
فرانکی گورکی بهترین بچه عالم بود. همیشه به حرف پدر و مادرش گوش میکرد. صبح که میشد پرندهها لب پنجرهی او میآمدند و منتظر میماندند تا او بیدار شود، بعد آواز بخوانند. حیوانات وحشی نزد او میآمدند و...
View Articleیک استکان رویا
فقط به چبزهای خوبفکر کنمثل منکه فقط به تو ......بعداچندم تقویم است؟!قرار دارم ......از هر که به من رسیده استشکستیبه یادگار مانده ...مثل مسجدی میان راهیمیزبان نمازهای شکسته ام!...قیل و قال ابرهاتمام...
View Articleاین بیت خانه نیست
و بازگشت همه به سوی اوست ...من اما بر می گردمسمت توبه یاد می آورمسواد سال های خوب دبستان راای کاش بدانمکجای پیشانی بلند تونوشته بود:" لیلی" شاعر: طاهره بشیر... هنوز برای دیدن توارتفاع هیچ درختیمرا به...
View Articleبازیگر عزیز من
گفت: من دو تا سوال دارم.- خدا کند جوابشان را بلد باشم!موش گفت: اول اینکه من نفهمیدم بالاخره قهرمان تراژدی اسیر است یا آزاد است؟ اگر اسیر سرنوشت است، پس چرا باید مسئولیت انتخابش را بپذیرد؟ قاعدتا این...
View Articleحکایت دریاست زندگی
حکایت دریاست زندگی آرام باش عزیز من آرام باشحکایت دریاست زندگیگاهی درخشش آفتاب، برق و بوی نمک، ترشح شادمانیگاهی هم فرو میرویم، چشمهایمان را میبندیم، همه جاتاریکی است، آرام باش عزیز منآرام...
View Articleقرمز جدی
در آغاز آب بود. بعدها آفتاب هم بهش اضافه شد. به معضل اردیبهشتها. به جریان دیو و لیلا. اردیبهشت فصل چمدان بستن است. همان وقتی که ماهیهای کوچک ِ قرمز، دو سه روزی میروند توی خلسه که " بمیرند بهتر است...
View Articleبعد دیگر نمیتوان خوابید
" به نظر شما ما کجای مسیر انسان شدن هستیم؟"پیرمرد سکوت کرد اما نه برای شنیدن جواب. بعد پلکها را پایین آورد تا جواب برلبنیامده از چشمهایش به فریاد نیاید و رازی را که نمیخواست پیش آنها فاش نکند: "...
View Articleآپارتمان، دریا
شاید روزی باد هر چه سهم من و تو از این جهان است را با خود بیاورد. آن روز دیگر نه شب شاهد من و تو است نه خورشید. از آن روز، باران پیوسته همراه من و تو خواهد بود، در ایستگاههای اتوبوس، در بیمارستانها،...
View Articleآوازهای آن فرشتهی بیبال
روزحلقهی آتشینی به من دادشبشمد پاره روشنی از گل ها،روزپیراهن دست دوزیاز جرقه خورشیدها به من دادشب، شب پرههابر چرخ سفیدشانتا سپیده مرابر کرانه آسمان چرخاندندهنگامی که سوال کرده بودم:به چه کار من...
View Articleندای دورن
زمین و هستی را مانند یک روح یا شخص در نظر بگیرید. او نیز جریان تکامل را طی می کند. هر شخصی مانند یک سلول زمین است درست مانند بدن تو که از میلیونها سلول تشکیل شده است. اگر هر کدام از سلولهایت سلامت...
View Articleسفر ماه عسل
در پایان نیمروز، بدون هیچ پیغامی از آنت، اتاقم را در هتل ترک کردم و به آپارتمانم برگشتم. کلید زرد رنگ را داخل قفل گذاشتم و به سختی در را باز کردم.سرایدار که در اتاق پشتی، مشغول انداختن ملحفهها روی...
View Articleو این حقیقت
عشق میتواند گویاترین واژه ی متداول باشد که نشان دهد اِمی برای من چه بود، اما آدم را به کجا می برد؟ بر فرض جای عشق بگویی " در ". چه نوع دری؟ دری که دستگیره دارد، قدیمی یا جدید است، سالم یا زهوار در...
View Articleرویایی که به خاطرش میارزد خوابید و بیدار نشد
خدای توانا!حالا، که سالهای بسیاری رادر سیارهای که آفریدی گذراندهام،و جنگها، کوهها،رودها و اقیانوسها را دیدهام،مسحور پشتکار مورچهها،رنگارنگی گلها واعجاز برگها شدهام،از آیین شگفتانگیز...
View Articleتریو تهران
مدتهاست آنقدر صبور شدهام که اگر نامام در فهرست انتظار همهی پروازها، مطب همهی دکترها، پذیرش همهی دانشگاهها و سفارش همهی اجناس و کالاها هم باشد، فرقی نکند. آن لحظه نمیدانستم اگر روزی، دیگر...
View Articleشعر ِ زن ( از آغاز تا امروز )
دهه شصت، سرفصل تازه ای را در شعر زن گشود. در این دهه شاعرانی نظیر شیده تامی، مرسده لسانی، خاطره حجازی، بنفشه حجازی، فرشته ساری، ناهید کبیری، ندا ابکاری، نازنین نظام شهیدی، آزیتا قهرمان، نسرین جافری و...
View Articleزندگی عزیز
بعضی آدمها انگار همیشه اشتباهیاند. چطور بگویم؟ منظورم این است که عدهای هستند که انگار همه چیز علیه آنهاست - سه بار ضربه میخورند - بیست بار ضربه میخورند و عاقبت به نتیجهی دلخواهشان میرسند. در...
View Articleدرها و دیوار بزرگ چین
در، چیز نابکاری است ... من بارها درباره آن فکر کردهام.فقط به احتمال و بیشتر از آن با یقین ِ به وجود ِ در است که آدم گرد منطقه محصوری میگردد ... اگر پای ِ در، در میان نبود دیوارها به خوبی میتوانستند...
View Article