مدتهاست آنقدر صبور شدهام که اگر نامام در فهرست انتظار همهی پروازها، مطب همهی دکترها، پذیرش همهی دانشگاهها و سفارش همهی اجناس و کالاها هم باشد، فرقی نکند. آن لحظه نمیدانستم اگر روزی، دیگر قرار نباشد منتظر باشم، چگونه زندگی میکنم. اصلا میتوانم بدون نگاه کردن به تقویم و ساعت، روزم را شب کنم و شبام را روز؟ مثل زندانیان سلولهای انفرادی که وقتی رها میشوند زیر آفتاب، نور کورشان میکند و میخواهند به دخمهی تاریکشان برگردند. میشود بی نه ماه گذشته زندگی کنم؟ نه ماه آزگار. و من قرار است به زودی فارغ شم. دوریت را که نوزادی دو سر و بی دست و پاست بزایم و بگذارم کنار. و به تبعاش انتظار را.
( صفحه 119)
...
با بیرون کشیدن کارتی که شارژش تمام شده، نیروی من هم تحلیل می رود. شده ام نیمی خندان نیمی گریان. خوشحال که پیدات کردم، و غمگین که باز وقت طلا از دست رفت و من بودم و تو نبودی. یک بار گفتی کاش آدم ماسک های جورواجور داشت و هر روز مطابق حال و هواش یکی را می زد و از خانه بیرون می آمد. وقتی این حرف را می زدی کله آت را کرده بودی توی یقه ی لباس ات، یعنی کشباف دور یقه را کشیده بودی روی تیغه ی دماغ ات تا پای چشم ها. از صورت ات جز چشم و ابرو و پیشانی چین خورده چیزی پیدا نبود. از وقتی حرف " رفتن" زده بودی انگار فکر و دل ات هم پوشیده مانده بود بر من. و حالا علنا از ماسک می گفتی.
( صفحه 122)
...
نمی دانم پیرمرد خسته بود یا اهمیت نداد یا فکر کرد توریست ها همه زبان چکی بلدند و خودشان رو بلیت شان را می خوانند. نمی دانم قسمت دیدارمان به شنبه نبود، یا من کم ریاضت کشیده بودم. نمی دانم طرف نقل ام تویی یا خودم. اصلا من و تو نداریم. نداشته ایم. نداشتیم تا تصمیم ات به رفتن. وقتی یکی بخواهد برود می رود. هر کس بر تصمیم خودش ماند. تو رفتی و من ماندم. هر دو همدیگر را می فهمیدیم. از این جا به بعدش را هم می فهمیم. نقل است. قصه است، آخرش را داریم با هم تمام می کنیم. چه فرقی می کند این ها را برای خودم بازگو می کنم یا تو.
( صفحه 128)
...
حالا همه ی نگرانی ها و دلهره ها و شور و شیرین ها و فراق ها و وصال ها با غروب رفته اند. مانده حس سرد و تاریک بلاتکلیفی و بی تفاوتی که با هیچ ژاکت و پالتو و پوستینی گرم نمی شود.
( صفحه 132)
***
عنوان: تریو تهران
نویسنده: رضیه انصاری
ناشر: آگه
سال نشر: چاپ اول 1392
شمارگان: 2200 نسخه
شماره صفحه: 148 ص.
موضوع: داستان های کوتاه فارسی - قرن 14
قیمت: 60000 ریال
داستان ها: عالیه / منیژه / سالومه
***
در مورد کتابخانه فاطمه ها و فعالیت هاش در ترویج فرهنگ کتابخوانی کودکان روستایی اینجا را بخوانید:
http://www.kfatemeha.blogfa.com/
لینک کمک فرهنگی به این کتابخانه روستایی: