بالاخره یک روز یک هزارپا را میگیرم
طاقباز میخوابانماش
با دو پنس به دو طرف میزم میدوزماش
و پاهایاش را تکتک میشمارم!
هزار پا؟ مگر شوخیست
وقتی در هزار و یک شب واقعا و
تحقیقا هزار و یک شب هست
آیا همین هزارپا، واقعا هزار پا دارد؟
...
×××
نمیدانم نگهداری سنجاب و
مورچهی روغنی برای چیست؟
و شاعر راسوباز، قصیده در وصف راسو را
در کدام شب شعر باید بخواند؟
فقط این را میدانم که هر دوست داشتنی
خوب است و البته معرکه.
دوست داشتن سگها
با قلادههایشان و آدمها
با عادات جورواجورشان.
اما چرا برای راسوها و سمورها
دعوتنامهی شرکت در کنگرهی " شعر متعهد"
ارسال نمیکنند؟
عجب کلهپوکاند
دبیران آن همایشها!
عنوان کتاب: بادها شناسنامهی مرا بردند ( دفتری از شعرها و سفرنبشتها)
شاعر: عبدالهی، علی، 1347-
ناشر: مشهد، نشر شاملو
سال نشر: چاپ اول، 1388
شمارگان: 1100 نسخه
شماره صفحه: 80 ص.
موضوع: شعر فارسی -- قرن 14
قیمت: 20000 ریال