دنیای وارونه
دوست داشتن
شاید آخرین مطلب وبلاگم: شاید تا مدتها دیگه به اینجا سری نزنم:
( هیچکس) عزیزم، هر بار که موبایل بیصاحبم جیغ میزنه که آهای دختره اساماس اومد، یه طوری میپرم روی موبایلم که انگار دارم از جهنم شیرجه میزنم توی بهشت. پیش خودم میگم یا خودتی یا هم اینکه دوست جونمه و ازت خبری داره و برام اساماس زده. هر شب که طبق عادتم میرم ایمیلهامو چک کنم هزار تا نذرونیاز میکنم بلکه خبری ازت توی صندوق پستی نامه برقیهام باشه. دروغ چرا؟ تا قبر آ.آ.آ.آ دلم برات تنگ شده. شبها قبل از خواب توی رختخواب سردم مثل آدمی که توی گردابی تا قعر فرورفته، تا قعر افکارم میرم و تورو پیدا نمیکنم. موبایلم رو برمیدارم و به خودم اساماس میزنم ببینم یه وقت مشکل خط و گوشی نداشته باشم. گاهی از تلفن به موبایلم زنگ میزنم ببینم صداش درمیآد یا نه؟ نکنه خراب شده باشه و تو با من تماس گرفتی و من نفهمیدم؟
عنوان کتاب: کیش، مات
نویسنده: سیداصفهانی، ساناز، 1360
ناشر: نشر افراز
سال نشر: چاپ اول، 1390
صفحه: 128 ص.
موضوع: داستانهای فارسی-- قرن 14
شمارگان: 1100 نسخه
قیمت: 38000 ریال