Quantcast
Channel: امروز لی‌لی چی می‌خونه؟
Viewing all articles
Browse latest Browse all 549

صبحانه در تیفانی

$
0
0

 

 

هر چی پیرتر می شیم، عمل کردن واسه مون سخت تر می شه.
...


-آدم به همه چیز عادت می کند.
- من این طور نیستم. هیچ وقت به هیچ چیز عادت نمی کنم. کسی که به همه چیز عادت کند با مرده فرقی ندارد.
...


هر کسی ممکنه خودش رو برتر از دیگران به حساب بیاره، اما معمولاً رسمه که قبل از اون برای اثبات برتری ات دلیلی بیاری.
...


اگه به کسی اعتماد به نفس بدی، اونو تا ابد مدیون خودت کرده ای.
...


به هر حال جایی پیدا می شه که آدم احساس کنه اون جا وطنشه. من هنوز اون جا رو پیدا نکرده ام!
...


برای من معیار، رفتاریه که باهام دارن.
...


تا وقتی چیزی را از دست نداده ای نمی فهمی که مال تو بوده.
...


اگه منظورتون اینه که گذشت زمان چیزی رو عوض می کنه بازم اشتباه می کنین.
...


خیلی دوست دارم ثروتمند باشم و همه منو بشناسن. اما اگه یه روز به آرزوم رسیدم، دلم می خواد شخصیتم دست نخورده بمونه. دوست دارم اگه یه روز از خواب بیدار شدم و در تیفانی صبحانه خوردم، هنوز خودم باشم.
...


من نمی خوام صاحب چیزی باشم، تا وقتی مطمئن بشم جایی دارم که دارایی ام رو کنار خودم نگه دارم. هنوز مطمئن نیستم که چنین جایی رو پیدا کرده باشم، اما می دونم باید چطوری باشه.
...


هیچ وقت به یه حیوون وحشی دل نبندین... نباید به حیوون وحشی دل بست. هر چی بیشتر بهش علاقمند بشی قوی تر میشه و وقتی به اندازه کافی قوی شد، از دستت فرار می کنه. بر می گرده توی جنگل. می ره بالای درخت. بعد می ره رو یه درخت بلندتر. بالاخره هم سر از آسمون درمیاره... اگه به یه حیوون وحشی دل ببندی، آخرش باید توی آسمون دنبالش بگردی.
...


هر کی می خوای باش، فقط نامرد، متظاهر، کلاه بردار و بدکاره نباش! ترجیح می دم سرطان بگیرم، ولی دلم ناپاک نباشه. این به معنی دینداری نیست. فقط نتیجه تجربه است.
...


باور کن بهتره چشم به آسمون بدوزی تا این که تو آسمونا زندگی کنی. تو یه همچی جای خالی و مرموزی... جایی که همه چی با یه رعد و برق ناپدید می شه...

...

سرنوشت همیشه مرا به جاهایی که قبلاً در آن ها زندگی کرده ام، به خانه ها و نواحی اطراف شان، باز می گرداند.

...

 

از آن دسته افرادی بود که مسائل خصوصی شان را داوطلبانه به شما می گویند، ولی در مقابل سوال مستقیم در لاک دفاعی فرو می روند.

...

 

دلم برای زنگ زدن های بی موقعش تنگ شده بود و هر روز که می گذشت بیشتر رنجش های گهگاه او را به یاد می آوردم، انگار بهترین دوستم مرا فراموش کرده باشد. به طرز رنج آوری احساس تنهایی می کردم، ولی به دیدار دوستان قدیمی ام رغبتی نداشتم، چرا که اکنون در نظرم مثل غذایی بی نمک می آمدند.

...

 

خودم خوب می دونم که هیچ وقت ستاره سینما نمی شم. این کار هم مشکله و هم اگر درست فکرش رو بکنی خیلی دردسر داره. مردم فکر می کنن ستاره های سینما آدم های با شخصیتی هستن، در حالی که آدم برای ستاره بودن اصلاً نباید شخصیت داشته باشه.

...

 

آدم می تونه کاری کنه که هیچ کس رو دوست نداشته باشه.

...

 

-  مطمئنم که رفتارش کاملاً م... م... معمولیه.

-  ممکنه معمولی باشه عزیزم، اما من ترجیح می دم طبیعی باشه.

 

 

عنوان:صبحانه در تیفانی

نویسنده:ترومن کاپوتی

مترجم:رامین آذربهرام

ناشر:نشر مروارید

شمارگان: 1100 نسخه

شماره صفحه: 116 ص.

موضوع:داستان های آمریکایی- قرن 20 م.

قیمت: 85000 ریال

 


Viewing all articles
Browse latest Browse all 549

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>