در کشتی، بیشتر ِ ما دختر بودیم. موهای بلند مشکی و پای صاف و پهنی داشتیم و قدمان خیلی بلند نبود. بعضی از ما تا همین دورهی نوجوانی چیزی بهجز برنج اماج نخورده بودیم و پاهایمان کمی خمیده بود و بعضی از ما چهارده سال بیشتر نداشتیم و هنوز بچه به حساب میآمدیم. بعضی از ما از شهر میآمدیم و لباسهای شیک شهری پوشیده بودیم، اما خیلی از ما از روستا میآمدیم و در کشتی همان کیمونوهای قدیمیای به تنمان بود که چند سال بود میپوشیدیم - کیمونوهای رنگورورفتهی خواهر ِ بزرگمان که بارها و بارها وصله خورده و رنگ شدهبود. بعضی از ما از کوهستان میآمدیم و پیش از آن هرگز دریا را ندیدهبودیم، به جز در عکسها؛ پدر بعضی از ما ماهیگیر بود و در تمام عمر دوروبر آب زندگی کرده بودیم. شاید ما برادر یا پدری را در دریا از دست دادهبودیم، یا نامزدمان را؛ یا شاید کسی که دوستش داشتیم، صبح یک روز غمانگیز خود را به آب انداخته و به دوردستها شنا کرده و رفته بود و حالا هم نوبت ما بود که برویم.
اولین کاری که در کشتی انجام دادیم - پیش از آنکه تصمیم بگیریم از چه کسی خوشمان میآید و از چه کسی خوشمان نمیآید، پیش از آنکه به هم بگوییم اهل کدام جزیره هستیم، و چرا جزیرهمان را ترک میکنیم، حتی پیش از آنکه به خودمان زحمت یادگرفتن اسم یکدیگر را بدهیم - مقایسهی عکس شوهرانمان بود.
در کشتی مدام از خودمان میپرسیدیم: از آنها خوشمان میآید؟ میتوانیم دوستشان داشته باشیم؟ اول که آنها را روی بارانداز ببینیم، میتوانیم از روی عکس آنها را بشناسیم؟
( صفحه 9)
عنوان: بودا در اتاق زیرشیروانی
the buddha in the attic
نویسنده: جولی اُتسکا
مترجم: فریده اشرفی
ناشر: مروارید
سال نشر: چاپ اول: 1392
شمارگان: 1100 نسخه
شماره صفحه: 140 ص.
موضوع: داستانهای آمریکایی- قرن 21 م.
قیمت: 68000 ریال