Quantcast
Channel: امروز لی‌لی چی می‌خونه؟
Viewing all articles
Browse latest Browse all 549

کودکی

$
0
0

 

از روزی که باباش از جنگ برگشته با هم جنگیده‌اند، جنگی که باباش توش هیچ شانس برنده‌شدن نداشته، چون که اصلا نمی‌توانسته پیش‌بینی کند دشمن‌اش چه‌قدر می‌تواند بی‌رحم و سر‌سخت باشد. این جنگ هفت سال در جریان بوده، امروز روز ِ پیروزی اوست. احساس آن سرباز روسی‌ای را دارد که در برلین رو پشت‌بام مجلس پرچم سرخ را فراز ویرانه‌های شهر بالا برد. با این حال آرزو می‌کند ای کاش آن‌جا نبود تا شاهد این نکبت باشد.

دل‌اش می‌خواهد فریاد بزند: من هنوز بچه‌ام! دوست دارد کسی، زنی، بغل‌اش کند، زخم‌هاش را ببندد، دلداری‌اش بدهد، به‌ش بگوید این‌ها همه کابوس‌اند. یاد مادربزرگ می‌افتد که لُپ نرم و خنک و خشک مثل ابریشم‌اش را می‌آورد جلو تا ببوسدش. دل‌اش می‌خواهد مادربزرگ‌اش می‌آمد همه‌ی کارها را راست و ریس می‌کرد.

×××

اصرار پشت اصرار از مادرش می‌خواهد اقرار کند کدام‌یک را بیش‌تر دوست دارد، او را یا برادره را. هم هیچ‌وقت دُم به تله نمی‌دهد. لب‌خند به لب می‌گوید: " هر دوتان را اندازه‌ی هم دوست دارم." حتا زیرکانه‌ترین سوال‌اش - بگیریم خانه آتش گرفته و مادر می‌رسد فقط یکی از آن دو تا را نجات بدهد، چی؟ - نمی‌تواند مادرش را به دام بیندازد. می‌گوید: " هر دوتان را، مطمئن باش هر دوتان را. ولی خانه آتش‌بگیر نیست."

×××

اصلا یادش نمی‌آید آن روز عصر به اَگنس چی گفت. ولی همه چیز را به‌ش گفت، همه کارهایی که می‌کرد، هر چی می‌دانست، هر امید و آرزویی که داشت. اَگنس ساکت همه را شنید. باز هم هنوز حرف‌هاش تمام نشده بود و می‌دانست آن روز به‌خاطر وجود اَگنس با روزهای دیگر فرق داشت.

با اَگنس بودن برای‌اش خیلی فرق می‌کند تا با همکلاسی‌هاش بودن. آن هم به‌خاطر آرامش اَگنی است، به‌خاطر آمادگی‌اش برای گوش دادن. دوتایی گردش می‌کنند و از چیزهایی حرف می‌زنند که اگر بزرگترها می‌شنیدند از حیرت سر می‌جنباندند: از این که آیا جهان آغازی دارد، که آیا دورتر از سیاره‌ی تاریک یعنی پلوتو چیز دیگری هم هست، از هستی خدا، که آیا اصلا هست.

چه‌جوری ست که او این‌قدر راحت می‌تواند با اگنس حرف بزند؟ برای این که دختر است؟ اَگنس انگار به هر چیزی توی ذهن او بگذرد بی‌رودوایستی و راحت جواب می‌دهد. نکند عاشق اگنس شده باشد؟ یعنی این عشق است - این دست و دل‌بازی بی‌دریغ، این حس که دیگر می‌فهمند‌ات، که احتیاجی به تظاهر نداری؟

 

عنوان: کودکی ( برنده جایزه نوبل 2003)

نویسنده: جی. ام. کوتسی

مترجم: محسن مینو‌خرد

ناشر: قصه

سال نشر: چاپ اول 1383

شمارگان: 1000 جلد

شماره صفحه: 184 ص.

قیمت چاپ اول: 15000 ریال

موضوع: داستان‌های آفریقایی- قرن 20 م.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 549

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>