- یه چیزی بهم میگی؟
- چی؟
- هر چی. میخوام یه چیزی بشنوم.
- پاشو برو لباستو بپوش.
- منظورم این نیست.
- تو گفتی هر چی.
- یه چیزی میخوام بشنوم که ...
- که آرومت کنه؟
- نه، یه چیزی که ...
- دلگرمت کنه؟
- دلگرم ... نه، دلگرم نه. یه جوری ... نمیدونم چطوری بگم.
- من نمیدونم تو چی میخوای بشنوی. تا سیگارمو میکشم وقت داری جواب بدی.
- دیروز وقتی تو خونه نبودی، چندتا عکس گرفتم. از اینجا. از اون اتاق. از همهچی. هر چیزی که دیگه نمیبینم. توی اون عکسا اینجا اینقدر خالی نیست.
- خوب کاری کردی. بعدا میشینیم نگاشون میکنیم. بهت قول میدم که یاد امروز میافتیم. یاد حس الانمون. یاد چیزایی که داشتیم و الان نداریم. یاد چیزایی که داشتیم ولی حالا بهترشرو داریم. یاد ِ، یاد ِ ...
- یاد چیزایی که داشتیم و دیگه نمیتونیم داشته باشیم.
- چرا نمیتونیم؟ هان؟ چرا؟ چی الان داریم که اونجا نتونیم داشته باشیم؟
- کاش مطمئن بودم.
(مستقیم توی دل اروپا)
عنوان: اصلا دوست ندارم یکی خیال کنه من وجود دارم (مجموعه داستان)
نویسنده: سینا آذین
ناشر: سخنگستر (مشهد)
چاپ اول: 1391
شمارگان: 1000 نسخه
موضوع: داستانهای کوتاه فارسی- قرن 14
قیمت: 30000 ریال