Quantcast
Channel: امروز لی‌لی چی می‌خونه؟
Viewing all articles
Browse latest Browse all 549

هیچ‌وقت

$
0
0

 

من هیچ درسی نخوانده‌ام. یعنی هیچ درسی را تا آخر نخوانده‌ام. هیچ چیز راضی‌ام نکرد. هر درسی را شروع کردم، کمی که گذشت فکر کردم همین؟ من وسط این چیزها گم شده‌ام و هر چه جان می‌کنم نمی‌توانم خودم را پیدا کنم. گم شدن چیز بدی است. بلایی سر آدم می‌آورد که هیچ‌وقت نمی‌شود از یاد برد. فرقی نمی‌کند کِی یا کجا. چه توی بازار رضای مشهد باشی میان یک عالم زانو و چادر مشکی، چه توی خانه‌ی خودت بین صورت‌های آشنا. وقتی گم می‌شوی چیزی را توی دل خودت گم می‌کنی که تا پیدا نشوی، بر نمی‌گردد سر جایش. من چیزی توی دلم کم دارم. سال‌هاست که جایی توی دلم خالی است. یک جایی توی این سال‌ها بی‌تا را، بی‌تای واقعی را گم کرده‌ام و همه‌اش خواسته‌ام کاری کنم برایش. خواسته‌ام درسی بخوانم که او می‌خواسته یا کاری بکنم که او دوست داشته. ولی او هیچ‌وقت نبوده تا خیالم را راحت کند که انتخاب درستی کرده‌ام. کاش می‌شد برای گم شدن خودمان به روزنامه آگهی بدهیم. و عکسی از قدیم خودمان را، عکسی که وقتی نگاهش می‌کنیم مطمئن هستیم خود خودمان است، ضمیمه‌اش کنیم و به یابنده هم وعده‌ی مژدگانی بدهیم. اصلا تا ابد غلام حلقه به گوش یابنده‌مان شویم. آن وقت می‌توانیم نفس مانده توی سینه‌مان را بیرون بدهیم و بگوییم من این کاره‌آم. یا فلان درس را خوانده‌ام چون عاشقش بودم یا حتا با اطمینان بگوییم می‌خواهم در آینده فلان کار را بکنم. چه‌قدر خوشبخت‌اند آن‌ها که خودشان را دارند.

(صفحه 16)

عنوان: هیچ‌وقت

نویسنده: لیلا قاسمی

ناشر: زاوش

سال نشر: چاپ اول زمستان 1392- چاپ دوم بهار 1393

شمارگان: 1200 نسخه

شماره صفحه: 132 ص.

موضوع: داستان‌های فارسی - قرن 14

قیمت: 68000 ریال


Viewing all articles
Browse latest Browse all 549

Trending Articles