فکر میکردم دوستم داری. فکر میکردم در قصهی تو شخصیت اول هستم. بعدها با خودم گفتم شاید نقش دومی چیزی هستم که دیده نمیشوم اما حضورم ملموس است. حالا میبینم هزار تا شخصیت دارد این قصهی تو. حالا، دردش همینجاست، میبینم در این هزار نام، نام کوچکی از من نیست. حالا فکر میکنم اگر قصهی تو، کتابی بود مثل یکی از آن کتابهای زردی که مخابرات چاپ میکند، و نام همه در آن است، باز هم نام من آنجا نبود. فکر میکنم نام همه در گوشی تلفن همراه توست. نام همه. و من هر بار که به تو زنگ زدهام، تو سریع مرا شناختهای. چون شمارهای ناشناخته را دیدهای و این تنها شمارهی عالم است که نام صاحبش را در حافظهی گوشیات ثبت نکردهای و نمیشناسیاش؛ نام مرا. شمارهی مرا. حالا فکر میکنم حضورم مکمل نقش تو نیست. فکر میکنم حضور هر یک از ما، نافی حضور که هیچی، نافی وجود دیگری است. مطمئنم اگر در قصهای ببینم که نام مرا کنار نام تو قرار دادهاند، با یک فانتزی احمقانه روبرویم.
عنوان: دخترها به راحتی نمیتوانند درکش کنند
نویسنده: پوریا عالمی
طراح: توکا نیستانی
ناشر: روزنه
سال نشر: چاپ اول 1388- چاپ دوم 1389
شمارگان: 2000 نسخه
شماره صفحه: 156 ص.
موضوع: داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
قیمت: 60000 ریال