" من صدایتان را شنیده بودم. شما خیلی وقت است که آواز کار میکنید؟"
خندید. گفت " داستانش مفصل است. شما که به آدم نگاه نمیکنید آدم حسی بهش دست میدهد که زیاد وراجی نکند. مرا یاد یکی از دوستانم میاندازید که در قصیدهای گفته بود جایی بین بله و نه هست که گردنها از تنها میپرد. الان من نمیدانم در منظر شما گردن و سری دارم یا نه."
گفتم " نه خانم. من دقیق به هر چه بگویید گوش میدهم. ولی راستش به این فکر میکنم که اصلا به صدای معمولیتان نمیآید که آن آواز با شماست. چرا این همه تفاوت هست؟"
لحنش اندیشهناک بود که گفت " چرا این همه تفاوت؟ شاید بهخاطر اینکه من وقتی معمولی حرف میزنم دلم را میپوشانم. اما وقتی آواز میخوانم رها میکنم. بلکه از ته دل میخوانم. لحن و رنگآمیزی صدام حتما به دلم مربوط میشوند."
(صفحه 74)
عنوان: قارا چوبان
نویسنده: مرتضا کربلاییلو
ناشر: افراز
سال نشر: چاپ اول 1389
شمارگان: 1100 نسخه
شماره صفحه: 288 ص.
موضوع: داستانهای فارسی- قرن 14
قیمت: 68000 ریال