Quantcast
Channel: امروز لی‌لی چی می‌خونه؟
Viewing all articles
Browse latest Browse all 549

ما در عکس‌ها زندگی می‌کنیم

$
0
0

 

می‌خواستم حرف بزنم تا ناراحتی فراموشش بشود. گفتم : " می‌دانی مادر پری ... دلم می‌خواهد بروم سفر. با قطار، با دوچرخه، پای پیاده ... بروم از آدم‌های این‌جا و آن‌جا عکس بگیرم. آن‌قدر عکس بگیرم که توی اتاقم جای سوزن انداختن نباشد از انبوه‌ِ عکس‌ها." گفتم که او هم باید مدل من بشود، اولین مدل عکاسی من. مثل قدیم‌ترها دوتایی برویم امامزاده صالح، امامزاده داود، و ظهیرالدوله، تا من از او و امامزاده عکس بگیرم. گفتم که باغشاه هم برویم خوب است. چیزی نگفت. گفتم می‌خواهم این جمعه بیایم برایش جین ایر بخوانم. گفتم باید با آقای راچستر آشنا بشود تا ببیند که چه مرد نازنینی است. با همان نگاه رو به پایین لبخند کمرنگی زد. گفتم: " اگر چه بداخلاق است، قلب مهربانی دارد. دنبال صداقت و عشق می‌گردد."

مادر پری سرش را بالا آورد و پرسید: " کی؟ "

" آقای راچستر دیگر."

...

" می‌دانستم امروز می‌آیی. انگار صدای قدم‌هایت را از سر خیابان می‌شنیدم."

می‌نشینم کنارش.

" می‌بینی چه آفتاب خوبی شده گلی؟ هر سال بهار که می‌شود، از ته دل آرزو می‌کنم که ای کاش پرنده بودم."

" الان هم پرنده‌ای مادر پری. فقط کافی است چشم‌هایت را ببندی و یکی از آوازهای قدیمی‌ات را برایمان بخوانی. قول می‌دهم تمام پرنده‌ها به محض شنیدن صدایت سپرهایشان را زمین بیندازند."

لبخند غمگینی روی لب‌هایش می‌نشیند و شروع می‌کند به زمزمه کردن شعری قدیمی: " چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد/ و نکوتر آن‌که مرغی ز قفس پریده باشد/ پر‌و‌بال ما بریدند و در قفس گشودند/ چه رها، چه بسته مرغی که پرش بریده باشد ..."

...

سرش را به طرف من خم کرد و انگار از راز بزرگی حرف‌زده باشد، با صدایی آرام گفت: " می‌دانی ... اندوه‌های بزرگ متعلق به روزهای دورند. اندوه غمی است که ته‌نشین شده باشد، و غم غصه کوچک ِ شناور در امروز است."

عنوان: ما در عکس‌ها زندگی می‌کنیم

نویسنده: پری‌ناز رئیسی

ناشر: هیلا

سال نشر: چاپ اول 1392

شمارگان: 1100 نسخه

شماره صفحه: 152 ص.

قیمت: 70000 ریال

موضوع: داستان‌های فارسی- قرن 14


Viewing all articles
Browse latest Browse all 549

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>