- آخر منیژه خانم البته صاحب اختیاری ها، ولی بگرد یک مستاجر خانواده پیدا کن. چیزی که زیاد است مستاجر. تورو خدا کمی هم رعایت حال مارا بکن. چند روز پیش میلاد دربارهی این زنه سوال پیچم کرده بود. البته منیژه خانم شکر خدا پسرم خیلی سر به راه است، ولی خودمانیم از فکر زنها باید ترسید. نگاه به قیافهی مظلومش نکن. خدا میداند زیر این قیافهی مظلوم چی قایم کرده. تازه دروغ هم که گفته. ما که شوهری ندیدیم. آخر یک زن تنها توی این دوره و زمانه ...
- حالا میفرمایید من چه کار کنم؟ بیرونش کنم زن بیچاره را؟ به چه بهانهای؟ تازه جواب سلیمانی را چه بدهم؟ حالا گیرم بیرونش کردم، باز باید تا چند ماه خانهام خالی باشد، آن هم توی این فصل که مستاجر پیدا نمیشود. پول بنگاه و خرجهای گوشه کنار هم که هست. کمتر خانوادهای پول به همچین جایی میدهند. بیشتر همین دانشجوها طالب هستند که آن هم من نمیخواهم. دیدی مستاجرقبلیها را هم ردشان کردم.
عنوان: به چیزی دست نزن
نویسنده: لیلا عباسعلیزاده
ناشر: آموت
سال نشر: چاپ اول، 1389
شمارگان: 1100 نسخه
صفحه: 93 ص.
موضوع: داستانهای کوتاه فارسی-- قرن 14
قیمت: 20000 ریال
مندرجات: اجرای ساعت بیست و یک/ دو تا چشم قرمزِ قرمز/ پرتره/ فاصله/ زمهریر/ چشم، جناب سروان/ یک امضای دیگر/ برداشت سوم/ موش کور/ دستمال لیمویی/ میبینی خواهر!/ به چیزی دست نزن/ گره مشت/ صدای ملکوتی " کوهن"/ گودال/ چهار راه/ وقتی جنگ تمام شده بود