رنج
من، نمی دانم،
_و همین درد مرا سخت می آزارد_
که چرا انسان،
این دانا، این پیغمبر،
در تکاپوهایش،
_ چیزی از معجزه آن سوتر_
ره نبرده ست به اعجاز محبت،
چه دلیلی دارد؟
چه دلیلی دارد
که هنوز
مهربانی را نشناخته است.
و نمی داند در یک لبخند،
چه شگفتی هایی پنهان است.
من برآنم که درین دنیا،
خوب بودن – به خدا- سهل ترین کارست!
و نمی دانم،
که چرا انسان،
تا این حد با خوبی بیگانه ست.
و همین درد مرا سخت می آزارد!
عنوان: دلاویزترین (گزیده شعرها)
شاعر: فریدون مشیری
ناشر: چشمه
سال نشر: چاپ اول، 1376
صفحه: 233 ص.
موضوع: شعر فارسی—قرن 14