انبار کوچک، مملو از بیمصرفها و به دردنخورها، مملو از چیزهایی که همیشه گفتهییم: یک روز احتمال دارد به کار بیاید، دیگر از اینها پیدا نمیشود،برای بچهی بعدی، به درد ِ سفر میخورد. چمدانهایی که چفت و بست آنها شکسته. گلدان ترک خوردهیی که یادگار عمو جان است. روروَکِ اولی. پوتینهای کهنهی دومی. خدای من! همه را باید دور ریخت. انبار را باید خالیِ خالی کرد. همینهاست که زندگی را از شکل میاندازد. همینهاست که زندگی را کهنه میکند. موریانه خورده. بید زده. کپک زده. درهم شکسته. بیسروته. رنگ و رو رفته. ما فقط کهنگیها را پسانداز میکنیم. ما پاسداران ِ از شکل افتادگیها هستیم. جای عشق کجاست؟ فریاد نزن، به زمزمه بگو: جای عشق کجاست؟ لابهلای این همه آشغال، چطور باید پی عشق بگردم _ بیآنکه به خاطره برخورد کنم؟
...
عشق نجات دادنِ غریقی ست که دیگر هیچکس به نجاتش امیدی ندارد. عشق، رجعت به آغاز ِ آغاز است، به شروع، به همان لبخند، همان نگاه، همان طعم، اما نه خاطرهی آنها، خود ِ آنها.
...
مگذار که عشق، به عادت ِ دوست داشتن تبدیل شود!
مگذار که حتی آب دادنِ گلهای باغچه، به عادت ِ آب دادن ِ گلهای باغچه تبدیل شود!
عشق، عادت به دوست داشتن و سخت دوست داشتن دیگری نیست، پیوسته نوکردنِ خواستنیست که خود، پیوسته، خواهان نو شدن است، و دیگرگون شدن.
تازگی، ذاتِ عشق است، و طراوت، بافت عشق. چگونه میشود تازگی و طراوت را از عشق گرفت، و عشق، همچنان، عشق بماند؟
عنوان: یک عاشقانهی آرام
نویسنده: نادر ابراهیمی
ناشر: روزبهان
مشخصات نشر: چاپ شانزدهم
قیمت: 50000 ریال (قیمت روز)
لینک ناشر: http://www.roozbahan.com/index.aspx
صفحه: 239 ص.
موضوع: داستانهای فارسی-- قرن 14
×××
اطلاعات لوح فشرده:
عنوان : یک عاشقانهی آرام
نویسنده: نادر ابراهیمی
صدا: پیام دهکردی
آهنگساز: کریستف رضایی
نشر صوتی: کتاب گویا
مرکز پخش: موسسه گسترش فرهنگ و مطالعات
مدت زمان اثر: 510 دقیقه
قیمت: 100000 ریال