کنار رودخانه می روم. شن و ماسه زیر پای برهنه ام صدایی می دهد شبیه آه کشیدن مادربزرگ. کسی از حرف هایش سر در نمی آورد اما دوست دارد یک ریز حرف بزند. اگر بپرسید چی گفتی مادربزرگ؟ گیج و منگ نگاهت می کند و چند لحظه بعد می گوید، از مدرسه برگشتی؟ گرسنه ات نیست؟ توی قابلمه بامبو برایت سیب زمینی شیرین گذاشتم. با خودش که حرف می زند نباید حرفش را قطع کنی. از جوانی اش می گوید، اگر یواشکی به حرف هایش گوش کنی انگار می گوید: پنهان شده، پنهان شده، همه چیز پنهان شده، همه چیز .... پابرهنه که روی شن ها راه می روی تمام این خاطرات را می شنوی.
( صفحه 85)
...
" منتظر است."
" انتظار سخت است. تازگی ها مردها سر قرار حاضر نمی شوند."
" اینجا زن جوان زیاد دارد؟ "
" مرد جوان کم نیست، مرد جوان خوب کم است. "
" اما این زن خوشگلی ست. "
" اگر زن اول عاشق شود، کارش تمام است. "
" فکر می کنی پیدایش بشود؟ "
" چه می دانم؟ انتظار آدم را دیوانه می کند. "
" خوشبختانه ما این روزها را گذرانده ایم. تا به حال کسی را منتظر گذاشته ای؟ "
( صفحه 32)
...
" پیدایش می شود؟ "
" نمی دانم. "
" نباید اتفاق بیفتد. "
" خیلی چیزها نباید اتفاق بیفتد. "
" دوست دخترت خوشگل است؟ "
" موجود افسرده ای ست."
" اینطوری درباره ش حرف نزن! اگر دوستش نداری بازی اش نده. برو دنبال کسی که واقعا دوستش داشته باشی، یک زن زیبا. "
" یک زن زیبا که لزوما دوستم ندارد. "
( صفحه 33)
...
" چه کار می کند؟ "
" گریه می کند. "
" ارزشش را ندارد. "
" چرا؟ "
" آن آدم ارزش ندارد کسی برایش گریه کند. می تواند به راحتی آدم دیگری پیدا کند که دوستش داشته باشد، کسی که ارزش عشق او را داشته باشد. باید ولش کند برود. "
" اما هنوز امیدوار است. "
" جاده زندگی وسیع است، او راهش را پیدا می کند. "
" فکر نکن همه چیز را می دانی، احساس زن ها را نمی توانی درک کنی. مردها خیلی راحت زن ها را اذیت می کنند. زن همیشه از مرد ضعیف تر است. "
" اگر می داند ضعیف است چرا سعی نمی کند قوی بودن را یاد بگیرد؟ "
" چه کلمات خوش آهنگی."
( صفحه 37)
***
عنوان:خرید قلاب ماهیگیری برای پدربزرگ
نویسنده:گائو زینگ جیان
مترجم:مهسا ملک مرزبان
ناشر:نشر آموت
سال انتشار:چاپ اول 1391 - چاپ دوم 1392
شمارگان: 1100 نسخه
شماره صفحه: 136 ص.
موضوع:داستان های کوتاه چینی - قرن 20 م.
قیمت: 65000 ریال