ب
ا
ر
ا
ن گرفت
از پلکان ابر بالا رفت
زن
بی اجازه
قهرمان قصه ی من شد
خورشید را
از روی ی سقف آسمان
برداشت
سیگار خیسش
با تب خورشید روشن شد
پُک زد
میان ابرها
سیگار خیسش را
به بادهای ی مضطرب بخشید گیسش را
ب
ا
ر
ا
ن
تنش را زخم کرد
ب
ا
ر
ا
ن
تنش را خورد
بر صورتش هاشور
در رگ هاش سوزن شد
با لحن دریا داد می زد
: ناخدا خورشید!
این بادها پیراهنم را بادبان کردند
دریا،
به ساحل می برد کشتی شعرم را.
دریا
شبیه چشم های ی وحشی زن شد
(ساحل
شما را وارد شعر جدیدی کرد)
در گوش ماهی ها
زنی
آواز می خواند
من
می شناسم لهجه ی ی دریایی اش را
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد
ایمان بیاوریم
به ویرانه های ی باغ ها ی ی تخیل
به داس های واژگون شده ی ی بیکار
و دانه های ی زندانی
نگاه کن چه برفی می بارد ...
عنوان:ساراییسم ( غزل متن)
شاعر:سید احمد حسینی
ناشر:نشر نیماژ
سال نشر:چاپ اول 1392 - چاپ ششم 1393
شمارگان: 1100 نسخه
شماره صفحه: 88 ص.
موضوع:شعر فارسی - قرن 14
قیمت: 70000 ریال