Quantcast
Channel: امروز لی‌لی چی می‌خونه؟
Viewing all articles
Browse latest Browse all 549

کافه ی پری دریایی

$
0
0

 

 جدا از هم زندگی می‌کردیم، اما هنوز حکم طلاق‌مان نیامده بود. آپارتمان یک خوابه‌ی کوچکی را در محله‌ی جرمن‌تان منهتن اجاره کرده بودم و سهمم را از اسباب‌ها برده بودم آن جا.

 همان شب تلفنی ماجرا را به تام گفتم.

 - دلیلی ندارد بفهمد دارم طلاق می‌گیرم.

 - می‌خواهی چه‌کار کنم؟

 - نمی‌شود چند روزی نقش زن و شوهرهای خیلی خوشبخت را بازی کنیم؟

 - زیر یک سقف؟

 - اگر برای تو اوکی باشد.

 - و روی یک تخت؟

 - تام، فقط برای چند روز است!

 - دقیقا چند روز؟

 - نمی‌دانم، شاید هم شد یک هفته یا بیشتر تا ایمیگریشن چه‌قدر بهش ویزا بدهد.

 - اوکی. درباره‌اش فکر می‌کنم.

 ...

 - فکر می‌کنم بازیچه شده‌ایم و تو خیلی خوب می‌دانی که من دوست ندارم بازی بخورم، آن هم در یک بازی بی‌برنده.

 - معلوم است داری چی می‌گویی؟ کدام بازنده؟ حرفت را واضح بگو.

 - پدرت می‌داند تو و من با هم نیستیم، دقیقا. شاید هنوز امیدهایی دارد. برای همین با ما بازی می‌کند. هم خودش نقش بازی می‌کند و هم ما را مجبور کرده نقش بازی کنیم.

 - یعنی آمده دوباره جفت و جورمان کند؟

 - از کجا که نه؟

 - از کجا که آره؟

عنوان: کافه‌ی پری دریایی

نویسنده: میترا الیاتی

ناشر: چشمه

سال نشر: چاپ اول، 1387- چاپ سوم، 1388

صفحه: 84 ص.

شمارگان: 2000 نسخه

قیمت نسخه سال 1388: 20000 ریال

موضوع: داستانهای کوتاه فارسی- قرن 14

مندرجات: رفاقت/ نرد/ بابابر/ آسمان خیس/ زیرباران/ نامه به یک دوست قدیمی/ خاطره سه‌شنبه‌ی برفی/ کافه‌ی پری دریایی


Viewing all articles
Browse latest Browse all 549

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>